محل تبلیغات شما

مانده‌ام از حکایتِ شبِ بیم

بارک الله احسن التقویم

چه به خوابی گران در افتادم

کاروان رفت و چشم بگشادم

از نگه دیده‌ام نجست سراغ

سحر آمد به یاوه سوخت چراغ

گرم بودم چو با نوای و سرود

رفت از من هر آنچه بود و نبود

دم صبحم ز دیده خواب چو برد

دل پشیمانی فراوان خورد

گفت: خفتی به راه و صبح دمید

گفتم: اینم نصیب بود و رسید

تا جهان نقشبندِ خانه ماست

کم کس آید به کاردانی راست.

کاربرد ضرب المثل اگر خیلی باسوادی برو خط پیشانی خودت را بخوان

گلچین بهترین شعر های مولانا

اشعار زیبایی نیما یوشیج

چو ,صبح ,راه ,دمیدگفتم ,اینم ,نصیب ,بود و ,خوردگفت خفتی ,فراوان خوردگفت ,پشیمانی فراوان ,خفتی به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اهل البیت علیه السلام (آیت حق) مسجد رسول الله تبریز eshgham-m niaterrocu beckyfang حدیث مفصل lomolodest تقویم فرهیخت: رصدگاه رویدادها و رویکرد بین المللی مشهد Mark's memory عشق داودی